خودت بودن
دوستت دارم نه به خاطر شخصیتات،به خاطر شخصیتی که هنگام با تو بودن پیدا میکنم..."الیزابت برونینگ".
غالبا وقتی درگیر رابطهای جدی می شویم، از همانهایی که امروزیها به آن میگویند"پارتنرشیپی" دو حالت اتفاق میافتد که اولی، شایعترست...
1- ماسکهای فراوانی میزنیم تا رابطه و آدم مقابل را نگه داریم که بهترست نگوییم ما اهل ماسک زدن نیستیم که از همان کودکی با اولین تشویق ها یاد می گیریم ماسک بزنیم تا آدم خوبه باشیم...
2- حالت دوم که بیشتر مربوط به قدیم ها بوده ولی نسل منقرض نشدهاش هنوز مشغول قلدری اند، برای کم نیاوردن و اثبات برتری و داناتری، دائم اعمال قدرت می کنند و ایراد می گیرند تا به خیال خود شخص مقابل، از روی ضعف و احتیاج و اینکه پارتنر لایق و جذابی نیست و هیچکس دیگری نمیخواهدش با این آدم قلدرِ زورگو بماند!
+ نوشته شده در پنجشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۰ ساعت 0:26 توسط عاطفه برزین
|
آموختن روانشناسی تحلیلی یونگ (خودشناسی) می تواند آگاهی بیشتری از خود و ناخودآگاه و شناخت کهن الگوها خصوصا آرک تایپ اصلی و مسلط در انسان برای رسیدن به تعادل شخصیت ایجاد کند و اینجا دفتر مشقی است برای من، که شاید خط خطی هم بشود. دست نوشته ای که در واقع برداشتی از شنیده ها و خوانده ها و تجربیات است.