جمعه با هم خواهیم بود در این مباحث که خلاصه‌ی کوتاهی از آن را  می‌آورم


ماسک/پرسونا یا نقش اجتماعی:


در یونان قدیم بازیگران برای ایفای نقش، نقابهایی به چهره می‌زدند که به آن پرسونا* می گفتند و بر همین اساس به نقشهای مختلفی که هر فرد در جامعه و حتی خانواده به عهده می‌گیرد، نقاب یا پرسونا می گویند که وسیله‌ای است برای فرد تا تجسم کسی باشد که الزاما خودش نیست و تا اندازه‌ای نتیجه نیازهای جامعه‌ی آن فردست و یا نمادی از کنار آمدن انسان با چیزی که می خواهد باشد یا می‌خواهد به نظر بیاید.

یک فرد از همان کودکی با گرفتن اولین تایید و تشویق از خانواده یاد می‌گیرد ماسک مؤدب، صادق و تمیز بودن بزند و هرچه بزرگتر می‌شود ماسکهای بیشتری برای ابراز می‌یابد مانند درس‌خوان، فرمانبردار، کوشا، منظم و دانشجو...

معلم/رئیس (مدیرعامل و هیات مدیره)،پرستار،شاگرد، مشاور و انواع مشاغل، ماسکهای دیگری می‌باشند که می توان مثال زد.

پرسونا پایه اجتماع وزندگی اجتماعی ماست و داشتن نقش، نه خوب است و نه بد بلکه برای تعامل در زندگی، لازم وضروریست و در اغلب موارد، فرد با به عهده گرفتن یک نقش، می‌خواهد تاثیری مطلوب بر دیگران بگذارد و یا جامعه او را موجودی قابل قبول بشناسد و یا باور کند!

پس تا اینجا، داشتن پرسونا ضروری و لازم است اما پرسونا چگونه اشکال ایجاد می کند؟ در کلاس جمعه توضیح داده‌خواهد شد

 

سایه

"هر هویتی با هر شدتی که برای خودمان بسازیم، ضد آن را با همان شدت به شدو(سایه) تبدیل می کنیم" یونگ

اصولا هر صفتی که در خودآگاه داریم و یا به آن تظاهر می کنیم و بابتش ماسک می زنیم و در اجتماع، با آن صورتک، ظاهر و تعریف می شویم هویتی ست که دیگران  قرارست آن را باور کنند. مهم اینست که وقتی فردی برای خودش هویتی می سازد و به شدت بر ضخامت ماسکش می‌افزاید، ضد آن تعریف، تعریف دیگری با همان شدت در ناخودآگاه که بخش تاریک وجود است درست می شود و چون در فضای ناخودآگاهی نور و آگاهی وجود ندارد، در زیرماسک‌اش، (inflation تورم)  بوجود می آید، پس طبیعیست که این تورم، ماسک را با شدت به بیرون پرت و باطن ناهنجار متورم و بدشکل فرد را هویدا کند!

و مثالهای بیشماری داریم هر کداممان اگر چراغ دست بگیریم...بیایید مثال‌ها را بشنویم


زن و مرد واقعی درونمان

 

 اسطوره ها و روانشناسی يونگ بر اين باورند كه انسان ازلی، نر- ماده يعنی دو جنسی بوده است. چنانكه افلاطون در رساله‌ی ضيافت

) می‌گويد:

خدايان نخست انسان را به صورت كره‌ای آفريدند كه دو جنسيت داشت. پس آن را به دو نيم كردند بطوريكه هر نيمه‌ی زنی از نيمه‌ی مردش جدا افتاد، از اين روست كه هر انساني به دنبال نيمه‌ی گمشده‌ی خود سرگردان است و چون به زنی يا مردی بر می‌خورد، می‌پندارد كه نيمه‌ی گمشده‌ی اوست. (در حاليكه نيمه گمشده هر انسان درون خود اوست كه متاسفانه به بيرون فرافكن مي‌كند).

در فرهنگ نماد‌ها روان زنانه را آنيما (Anima ) و روان مردانه را آنيموس (Animus ) خوانده اند. يونگ آنيما و آنيموس را از مهم‌ترين آركِ تايپ‌ها در تكامل شخصيت می‌داند و می‌گويد: در نهايت، انسانی به كمال انسانيت خود می‌رسد كه آنيما وآنيموس در او به وحدت و يگانگی كامل برسند. يونگ، يكی شدن آنيما و آنيموس را ازدواج جادويی خوانده است و در واقع اصلي‌ترين بنيان روان آدمي، آنيما و آنيموس است.

 

برخی صفات مردانه:

پادشاه عمل، پویا و فعال، حرکت بی‌وقفه، بیدار ماندن، روشنی و نور، متحول کننده، انگیزه داشتن، شور و حرارت، عاشق پیشرفت، سرعت و حادثه، درحال پرواز، هدفمندی، نظم، قدرت، استقلال، نه گفتن

طبق نظری فنگ‌شویی در اشیاء و جهان:

فست‌فودها، نوشابه کافئین‌دار، خوردن قهوه، مسافرت‌های کوتاه، آینه بزرگ، تخت‌خواب و تخته سنگ بزرگ، موسیقی پُر وجد و تند و هرچیزی که باعث شود بگوییم" وای ایـــــــــــــــــنو"!!!

برخی صفات زنانه:‌

احساسات، مکاشفات، عشق، نیروی محرکه برای جستجوی درون، سرچشمه عمیق‌ترین اشتیاق‌ها، خلق و خوی مبهم و مودی، بزرگترین نفرت‌ها، نرمی، رابطه‌مندی، پذیرش، الهام و شهود، یافتن ارزشهای معنوی، بی‌نظمی و بی‌هدفی، تردید و تاریکی...

صفات زنانه در اشیاء و جهان:

قدم زدن آهسته، آگاهی به جزئیات، میز مطالعه، مراقبه، خیال بافی، استراحت و خواب، یه ظرف سوپ داغ، روتختی با ملحفه نرم، صندلی راحتی، حمامی گرم، یک دسته گل زیبا و کلا وقتی  نفس عمیقی بکشیم و بگوییم" آره خودشه"!

درون هر مرد، روان یا روح مؤنثی مستتر شده که تصویر ازلی و قدیمی از زن بخصوص با صفاتی زنانه را حمل می‌کند که تصویر انسان مشخصی نیست بلکه ارثیه‌ایست از تصاویر قبلی اجداد فرد که با تصویر خود فرد، ترکیب می‌شود و از آنجاییکه این تصویر دلش می‌خواهد خودش را نشان بدهد، بر روی فرد مشابه بیرونی، فرافکنی می‌شود.

درست مثل همین واقعه در "زن" هم اتفاق می‌افتد، بنابرین

 "و عشق آسان نمود اول" از همینجا شروع می‌شود!

اما برای آنکه با معضلات "رابطه"بیشتر آشنا شویم می‌بایست ماجرای تلخ و شیرین "فرافکنی" را بیشتر بدانیم پس به امید دیدار در جمعه 24 آذر


اطلاعات بیشتر از طریق ایمیل mashgheravan@yahoo.com 

تلفن : 09371353404/ 09371764237